قالیباف: بدون «رفع تحریم» فلسفه اصلی برجام تحقق پیدا نکرد![]() رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: حتی در زمان اوباما تحریمها برداشته نشد؛ مخصوصا در دستورات اجرایی. بعد هم ترامپ دستورات اجرایی صادر کرد و تحریمهای غیرهستهای و محدودیتهای شدید به بهانه های مختلف اعمال کرد که دارو و مواد غذایی را هم شامل شد
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی خبرنگار ، رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی تلویزیونی در سالروز قیام 19 دی (99/10/19) درباره احتمال بازگشت آمریکا به برجام فرمودند: «بحث میکنند که آمریکا برگردد به برجام یا برنگردد. ما هیچ اصراری نداریم، هیچ عجلهای نداریم که آمریکا به برجام برگردد؛ اصلاً مسئلهی ما این نیست که آمریکا به برجام برگردد یا برنگردد. آنچه مطالبهی منطقی ما و مطالبهی عقلانی ما است، رفع تحریمها است؛ تحریمها باید برداشته بشود. این حقّ غصبشدهی ملّت ایران است؛ چه آمریکا، چه اروپا وظیفه دارند این حقّ ملّت ایران را اداء کنند. اگر تحریمها برداشته شد، خب آن برگشت آمریکا به برجام معنایی خواهد داشت، امّا اگر چنانچه تحریمها برداشته نشد، برگشت آمریکا به برجام ممکن است حتّی به ضرر ما تمام بشود؛ به نفع ما که نیست، [بلکه] به ضرر ما هم ممکن است باشد.» پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برای بررسی ابعاد مختلف این مسئله، در پرونده «حرف قطعی» گفتوگویی با آقای دکتر محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی انجام داده است. * رهبر انقلاب رفع تحریمها از طرف آمریکاییها را مقدم بر هر چیزی دانستند و گفتند مسئلهی جمهوری اسلامی بازگشت یا عدم بازگشت آمریکا به برجام نیست بلکه آمریکاییها باید تحریمها را رفع کنند. تحلیل شما از این بیانات رهبر انقلاب چیست؟
درباره سخنان رهبر انقلاب که در 19 دی بیان فرمودند و با توجه به سوابق این مباحث، از یک گام عقبتر به موضوع نگاه کنیم که ابعاد کار روشنتر باشد.
بله، حتی در زمان اوباما تحریمها برداشته نشد؛ مخصوصا در دستورات اجرایی. بعد هم ترامپ دستورات اجرایی صادر کرد و تحریمهای غیرهستهای و محدودیتهای شدید به بهانه های مختلف اعمال کرد که دارو و مواد غذایی را هم شامل شد.
اولین چیزی که باید شفاف شود این است که جمهوری اسلامی در چارچوب برجام به تعهدات خود عمل کرد، ولی آمریکا و کشورهای اروپایی به تعهدات خودشان عمل نکردند. در حقیقت آمریکا و اروپا نسبت به تعهد خود در برجام کوتاهی کردند. حتی در دورهای که اوباما و دموکراتها بودند که توافق هم کردند تا تحریمها را بردارند ولی در عمل چنین کاری انجام نشد. یعنی روی کاغذ و در بُعد حقوقی توافق شد ولی حتی در دولت اوباما در عمل هیچ توافقی صورت نگرفت. بنده خاطرم هست وقتی گفتند چرا تحریمها را برنداشتید، چرا مبادلات تجاری و بانکی شروع نمیشود، جان کری گفت ما مانع نیستیم و به عبارتی اعتراف کرد که تحریمها در عمل برداشته نشده است. این یعنی صرفا روی کاغذ و به صورت شکلی و با ظاهری حقوقی اتفاقی افتاده ولی نتیجه درپی نداشت.
برگشت آمریکا به برجام برای ما و ملت ما موضوعیت ندارد. چرا موضوعیت ندارد؟ چون برای ما فینفسه موضوع برجام رفع تحریم است. به هرحال آمریکا خود از برجام بیرون رفته و تحریم اضافه بر برجام به ملت ما تحمیل کرده و به تعهدات خود بر اساس موضوعاتی که در برجام بوده عمل نکرده است. اگر آمریکا به برجام بازگردد میخواهد چه کاری انجام دهد؟ اول اینکه آمریکا مکلف است تحریمهایی که با خروج از برجام وضع کرده است را لغو کرده و به تعهداتی که در برجام عمل نکرده بر اساس تعهداتِ برجام عمل کند.
بحث 20 درصد در چارچوب طرح راهبردیِ رفع تحریم بود که در مجلس به عنوان قانون تصویب و ابلاغ شد و الان در آن چارچوب این بحثها مطرح میشود. چرا این اتفاق افتاد؟ روشن است، بنا بود هر دو طرف متناظرِ هم به تعهداتشان عمل کنند، ما به همهی تعهدات خود عمل کردیم، اما آنها نه تنها به تعهدات خود عمل نکردند بلکه توقعات و درخواستهای بیشتر مانند بحث موشکی، بحث منطقه را هم از ما مطالبه کردند.
قانونی که در مجلس تصویب شد، در حقیقت در حوزهی دیپلماسی توانست تولید قدرت کند. البته یک قدرت واقعی، نه اینکه ما یک مصوبهی صوری را تصویب کرده باشیم. مطمئن باشند که این قانونی که تصویب شده است، این قانون مو به مو اجرا میشود، لذا این تولید قدرت بدون شک در اختیار دیپلماسی کشور ما نیز است. البته آنها هستند که باید از این ظرفیت قانونی استفاده کنند. زمانی من دیدم که یکی از طرفین در برجام در مذاکره از وزیر امور خارجهی ما خواست که خب شما به قانونتان عمل نکنید! خب ما نمونهی ترامپیست آن را در آمریکا دیدیم که دموکراسی یعنی چه؟! این حرف از اروپاییها نیز شنیدیم. یعنی توصیه می کنند که به قانونتان عمل نکنید که این از عجایب است. خیر، این ظرفیتی است که در خدمت تولید قدرت واقعی است و این در اختیار دستگاه دیپلماسی ما است، فرصت برای آنها است، قدرت در اختیار آنها است.
اجازه بدهید من از یک منظر دیگر سوال شما را پاسخ دهم. همهی این اتفاقات که در برجام افتاد به نظر من یک چیز را خیلی روشن و شفاف کرد و آن این است که به دشمن نمی شود اعتماد کرد. دشمن به دنبال منافع خودش است. ما به دنبال دشمنسازی و دشمنتراشی نیستیم. دشمن به کسی میگوییم که وقتی تاریخ خودمان را نگاه میکنیم چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب دشمنیاش با ملت ما روشن است. حتی در موضوع هستهای هم که ما شروع کردیم به مذاکره با آمریکا و به توافق برجام هم رسیدیم دیدیم چگونه اینها عهدشکنی کردند و به تعهدات خود عمل نکردند. حتی دولتشان که عوض شد پشت پا زد به همهی توافقات و همهی آنها را به هم زد.
ما اینقدر که به رفع تحریم توجه کردیم به بی اثر کردن تحریم توجه نکردیم. ما در رفع تحریم می خواهیم که نفت صادر کنیم. خب ما الان نفت صادر کنیم، اولا نفت برای ما یک مزیت است، یک نعمت است ولی در اقتصاد ما به گونهای عمل شده که این به یک نقمت و نقطه ضعف برای ما تبدیل شده است. الان دشمن با نفت ما را تهدید میکند. ولی شما نگاه کنید؛ اگر براساس همین بودجه 1400 مثلا 200 میلیون بشکه در طول یکسال مالی بخواهیم نفت صادر کنیم درآمد آن چند ده هزار میلیارد تومان میشود. اگر تحریمها رفع شود و همهی نفتی که میخواهیم را صادر کنیم و همهی پولش هم برای ما برگردد، جمع آن می شود حداکثر حدود 180 هزار میلیارد تومان. این درحالی است که بودجهی 1400 منهای بودجهی شرکتها، نزدیک به هزار و دویست میلیارد تومان است. خب، این درآمد نفتی که بعد از رفع احتمالی تحریم حاصل میشود چه سهمی در کیک اقتصاد ما دارد؟ سهم نفت خام از اقتصاد ایران زیر 20 درصد است.
در سند مالی بودجه همهی اینها هست. شما وقتی حرف از سند مالی بودجه میزنید یعنی تولید، اشتغال، جلوگیری از کسری بودجه، کاهش تورم. یعنی ما در بودجه در حقیقت یک مدیریت مالی داریم و یک مدیریت پولی. مدیریت مالی یعنی بودجهی دولت و مدیریت پولی یعنی جیب مردم. ما باید این دو را با یکدیگر تنظیم کنیم. اینهایی که مطرح کردید در همان سند بودجه است که زندگی مردم را رقم میزند. عملکرد دولت است که زندگی و اقصاد مردم را رقم میزند. بگذارید مثالی بزنم. یکی از کارهایی که تحریمها را بیاثر میکند، حذف دلالان است. حداقل 9 میلیارد دلار دارو و کالاهای اساسی وارد کشور شد. ارز ترجیحی به طور کامل تأمین شد. این ارز را در اختیار عدهای قرار دادیم که نهادهها را وارد کنند و به قیمت 4200 تومان توزیع کنند، اما چرا مرغ کیلویی 30 هزار تومان است؟ حال میگویند به ما 10 میلیارد دلار دیگر بدهید، اگر ما این پول را بدهیم به دلالان، به نظر شما اثر تحریم خنثی میشود؟ مگر ما در سال 97 بیش از 15 میلیارد دلار ارز 4200 تومانی ندادیم؟ چه اتفاقی در اقتصاد ما افتاد؟
دلالها خوردند. پس امروز ما اینقدر که از سوءمدیریت آسیب دیدهایم، از تحریم آسیب ندیدیم. یعنی پول ما آمد در کشور و هزینه کردیم اما چه کسی آن را خورد؟ دلالان، قاچاقچیان، رانتخواران. لذا ما در بودجهی 1400 تصمیم گرفتهایم برای تولیدکنندگان اصلی و واقعی کاهش مالیات داشته باشیم، ولی از دلالان که هیچ زحمتی نمیکشند و پول مُفت درمیآورند و از آنها که فرار مالیاتی می کنند، مالیات بگیریم. کشور ظرفیت را دارد. من نمی گویم نفت صادر نکنیم، نفت صادر کنیم، ولی چرا نفت خام؟ همین الان در حوزهی تحریم ما هر چه فرآورده داریم صادر میکنیم، پول آن نیز چند برابر قیمت باز می گردد. پتروشیمی و فولاد را با چند برابر قیمت صادر میکنیم، ولی نفت را خامفروشی میکنیم به قیمت ارزان و دشمن هم تسلطش بر نفت خام است.
بله، البته از خام فروشی نفت. ما باید اولا بتوانیم تولید را افزایش دهیم و دوم اینکه بتوانیم از داشتهها و درآمدهایمان درست استفاده کنیم. لذا اینجا است که میگویم سوء مدیریت ضربه هایی بیش از تحریم به ما زده است. البته ما واقعا از این گردنهی سخت عبور کردهایم. بدین معنی که به هرحال روزی آنها صادرات نفت ما را به عددی کم و پایین رساندند، ولی الان ما این قابلیت را پیدا کردهایم که در همهی این زمینهها صادرات را انجام دهیم و اقتصاد کشور روز به روز در این بخش ان شاءالله بهتر خواهد شد و بودجهی 1400 را با همین نگاه خواهیم بست. رفع تحریم را با قانون رفع تحریم دنبال میکنیم و بی اثر کردن تحریم را با سند بودجهی 1400 و انشاءالله با برنامهی هفتم که بلافاصله در سال 1400 تنظیم خواهد شد.
اساساً دوقطبیسازیهای مصنوعی و وصل کردن آب و نان و هر چیزی به تحریم، به همانجایی باز میگردد که در نگاهها و رویکردها و نگرشها دچار اشکال هستند. در عرصهی اقتصاد، اگر در بازار بخواهید رقابت کنید، باید کالای با کیفیت و با قیمت ارزان ارائه بدهید. هر کسی که کالای باکیفیت و با قیمت ارزان ارائه دهد، طبیعتاً بازار را در دست می گیرد. این یک رقابت جدی است و هر کسی در بازار هست می داند که این باید مبنای کارش باشد. در حوزهی مسایل دیپلماسی و سیاست خارجی نیز همین است. مثلا وقتی که کسی میآید، اگر شما بگویید که ما ضعیف هستیم و بگویید که آب خوردنمان هم به این بستگی دارد، یا بگویید علت اینکه فلان پروژه انجام نشده دلیلش این است، به نظر شما آیا در حل مشکل موفق خواهید شد؟ حتی اگر در حوزهی دیپلماسی هم بخواهید صحبت کنید، با دشمن یا حتی رقیب خود، آیا می توانید موفق باشید؟ خیر. وقتی موفق میشوید که بتوانید تولید قدرت کنید. لذا هر کسی که بخواهد از منافع ملی، هزینهی حوزه مسائل سیاسی و داخلی کند و با این شرطی کردن و دوقطبیسازیهای غیرواقعی و غیرمنطقی به اینها دامن بزند، جز اینکه امنیت ملی، آیندهی کشور، اقتصاد کشور، فرهنگ کشور و واقعاً عزت ایرانی را آسیب پذیر کند، نتیجهی دیگری نخواهد داشت.
در طول ارتباط من با رهبر انقلاب از ابتدای انقلاب تا امروز و درمسئولیتهای مختلف، مستمر این موضوعات بوده است. ولی در مسئولیت مجلس، طبیعتاً حوزهی کاری نسبت به کارهای گذشته متفاوتتر است. در جلساتی که خدمت رهبر انقلاب بودیم؛ چه جلسات خصوصی و چه در جلسات سران قوا؛ مهمترین موضوعی که ایشان واقعا به ما تأکید داشتند، دو نکته است؛ یکی در خود مجلس به این معنا که بههرحال مجلس باید نمایندگی کند مردم را، توجه کنید به حقوق مردم، به وظایفی که در آنجا دارید و حفظ ارزشهای اخلاقی که ایشان بر این نکته برای درون مجلس تأکید داشتند. در رابطه با مردم نیز مهمترین موضوعی که ایشان تأکید داشتند بحث رسیدگی به محرومان، معیشت و محرومیتزُدایی از مردم و توجه به مردم در حوزهی اقتصاد است. به خاطر دارم آن اوایل در مرداد و شهریور، در جلسهی اولی که درخصوص بودجهی 1400 گفتوگو میکردیم، رهبر انقلاب به من تأکید داشتند که ابتدا در همین سال 99 بودجه را به صورت دقیق نظارت کنید که جلوی فشار به مردم را بگیرید، که ما تلاش خود را کردیم و طبیعتاً برای سال 1400 نیز مدنظر است. یعنی دغدغهی معیشت مردم از موضوعاتی بود که ایشان همیشه در مسائل بیرونی مجلس به آن توجه داشتند و به عنوان اولویت اول قرار میدادند و بعضاً پیشنهادات روشنی هم در این زمینه بود و هر پیشنهادی را که ما در این زمینهها داشتیم که نیاز به کمک بود تا ایشان عنایتی داشته باشند، هیچ دریغی در این بخش نداشتهاند. انتهای پیام/ کلید واژه
|
|